قاچاق، قیمتگذاری دستوری، سرکوب نرخ ارز، جولان لیبلهای خارجی، قوانین و دستورالعملهای دستوپاگیر و فقدان حمایت دولت، از عمده مشکلات و چالشهای صنعت پوشاک در ایران است. در شرایطی قاچاق گسترده، مشکلات بزرگی را پیش پای فعالان این صنعت گذاشته که قیمتگذاری دستوری به همراه فقدان حمایتهای دولتی هم عرصه فعالیت را برای آنها تنگتر کرده است.
در این میان، باورهای نادرستی در بین ایرانیها در خصوص پوشاک تولید داخل وجود دارد و بعضا بیاعتمادی به برندهای داخلی موجب شده تا چالشهای تولیدکنندگان دو چندان شود.
با توجه به اهمیت و جایگاه ویژه این صنعت، در میزگردی که با عنوان چالشها و مشکلات صنعت پوشاک در دفتر ماهنامه «دنیای سرمایهگذاری» برگزار کردیم، به بررسی ابعاد مختلف این مسایل پرداختیم. این میزگرد با حضور محسن اصفهانیان، مدیرعامل برند گراد؛ حسین اشتری، مدیرعامل برند میچکا؛ نیما عظیمدوست، مدیرعامل برند تولیکا؛ محمود محمدی، مدیرعامل برند سالیان و اسد رهبری، مدیر داخلی برند آلماجین و احسان خاصه تراش، دبیر انجمن پوشاک برگزار شد که ماحصل مباحث و موضوعات مطرح شده را در ادامه میخوانید.
حرف فعالان صنعت پوشاک این است که شرایط نامتعارفی برای رقابتی کردن پوشاک ایرانی و خارجی وجود دارد. با توجه به اینکه پوشاک، کاملا سلیقهای است و جلب نظر سلایق مختلف بسیار مهم است؛ آیا برندهایی که در حال فعالیت هستند، در حوزه توجه به سلیقه مصرفکننده و طراحی و عرضه توانستهاند نیاز و خواست مردم را در نظر بگیرند؟
محسن اصفهانیان: شاید تا حدود ۱۰ سال پیش، تعداد برندهایی که در زمینه طراحی فعالیت داشتند، بسیار محدود بود، اما خوشبختانه تعداد برندهای ایرانی بسیار بیشتر شده و حتی برندهایی که تا ۱۰ سال پیش به این موضوع اهمیتی نمیدادند، در حال حاضر تیم و ساختار و دپارتمان طراحی بسیار خوبی را به وجود آوردهاند که جای امیدواری دارد.
از نظر طراحی هم برندهای ایرانی بسیار خوب فعالیت دارند و طراحان بسیار قابلی در کشورمان مشغول به کار هستند که حتی برخی از آنها برای برندهای خارجی هم کار میکنند.
به نظر شما صاحبان برندها و فعالان این صنعت، باید چه اقداماتی انجام دهند تا مردم را به سمت خرید و مصرف پوشاک ایرانی ترغیب کنند؟
مشکل فعلی ما این است که اکثر اجناسی که به عنوان لباس خارجی عرضه میشود، تولید داخل هستند، اما لیبل برندهای خارجی را روی آنها میزنند.
به عنوان مثال، برند زارا در ایران تولید میشود و نمیتوانیم بگوییم که جنس خارجی است؛ بنابراین در ایران پتانسیل لازم وجود دارد، اما فقط در ذهن مردم این موضوع جا افتاده که برند خارجی بهتر از جنس ایرانی است؛ در صورتی که اینطور نیست.
اتفاقا در انجمن در حال انجام فعالیتهایی به منظور تغییر نگرش مصرفکنندگان هستیم؛ به همین منظور بازار را مورد مطالعه قرار دادهایم تا ببینیم واقعا کجای بازار هستیم و نگرش مصرفکنندگان نسبت به پوشاک تولید داخل چیست تا بتوانیم این نگرش را تغییر دهیم.
برند به این معناست که هزینه مصرفکننده را کاهش دهد و اگر فردی، جنس مشکلداری را از فلان برند خریداری کند، آن برند باید مشکل را حل کند؛ لذا هزینه اضافهای به خریدار تحمیل نمیشود.
با توجه به این موضوع، تغییر در نگرش مردم برای خرید پوشاک ایرانی را آغاز کردهایم و امیدواریم در سالهای آینده، با برنامهریزیهای انجامشده، این معضل را تا حدودی حل کنیم.
به منظور صادرات پوشاک ایرانی چه تدابیری باید اتخاذ شود و این صنعت با چه مشکلاتی مواجه است؟
اگر جلوی واردات گرفته شود، صادرات هم محقق میشود. بحث اول ما قاچاق است که فضای کسبوکار را از ما میگیرد. کارخانهها باید بزرگ شوند تا رقابت خوبی را در صادرات داشته باشند. تولیدکنندگان داخلی از لحاظ کیفیت کالاها قابلیت صادرات را دارند کنند و هیچ مشکلی در این ارتباط وجود ندارد.
همانطور که اشاره شد، ما هنوز نتوانستهایم بازار داخلی را به شکل ۱۰۰ درصدی به دست بگیریم و ظرفیت افزایش تولید هم داریم، اما مساله این است که در سایر کشورها به صادرکنندگان پوشاک، سوبسید داده میشود.
علاوه بر اینها، بیشترین معضل صنعت پوشاک، مساله قاچاق کالاست و همه میدانیم که نمیتوانیم مانع از قاچاق کالا شویم. فعالیتی که ما داریم در سطح عرضه است تا بتوانیم حداقل در این سطح در شهرهای مختلف، جلوی قاچاق را بگیریم.
بیشترین موضوعی که ما را آزار میدهد، این است که قانون و مقررات خاصی برای این قبیل مسایل نداریم و در انجمن هم طی دو سه سال اخیر، به دنبال این بودهایم که بتوانیم قوانین و مقرراتی را وضع کرده تا مشکلات خود را تا حدودی رفع کنیم.
بهطور مثال، دستورالعملی را تهیه کردهایم تا به موجب آن مشخص شود که خارجیها، تابلوی فروشگاه خود را بر چه مبنایی نصب کنند.
در کشورمان به برخی برندهای ایرانی که ثبتشده هستند، ایراد میگیرند که اینها خارجی هستند و مانع از نصب تابلو میشوند؛ در صورتی که برندهایی مانند آدیداس به راحتی، اقدام به نصب تابلو میکنند و مشخص نیست که به چه صورت نمایندگی گرفتهاند که اجناس را به صورت قاچاق از چین و بنگلادش میآورند و عرضه میکنند.
علت هم این است که در ایران، قانون و مقررات خاصی نداریم و اگر قانونی هم وجود دارد، فقط برای برندینگ ایران است و متاسفانه برای قاچاقچیها نیست.
چه نظری در خصوص معافیتهای وارداتی دارید؟
بنده در هیچ کجای دنیا ندیدهام که کشوری برای واردات، معافیت بگذارد و این در حالی است که در ایران، واردات مشمول معافیت میشود. در واقع به جهت اینکه پوشاک، ارزانتر به ایران بیاید و به فروش برود و اینطور وانمود شود که گرانی نیست، معافیت را برای واردات اعمال کردهاند.
ما که تولیدکننده پوشاک در ایران هستیم، باید گمرکی واردات مواد اولیه، مالیات بر ارزش افزوده و… را پرداخت کنیم و این در حالی است که پوشاک وارداتی، مشمول پرداخت مالیات بر ارزش افزوده هم نمیشود.
آیا آنطور که باید از برندهای ایرانی حمایت میشود؟
کسی که برندسازی میکند، تولید ثروت میکند و واقعا باید قانونی وجود داشته باشد که از برندهای ایرانی حمایت شود، چراکه این بیقانونی، بسیار آزاردهنده شده و در کشور ما کار را بسیار سخت کرده است.
اگر به پیشینه کشورهای صنعتی دنیا نگاه کنید، متوجه میشوید که از پوشاک شروع کردهاند تا صنعتی شدهاند.
واقعیت این است که صنعت پوشاک با سرمایهگذاری کم، میتواند بسیار ارزشآفرین باشد و به اشتغالزایی در کشور کمک کند، اما متاسفانه در ایران اصلا به آن بها نمیدهند.
وضعیت فعلی صنعت پوشاک را چگونه ارزیابی میکنید؟
حسین اشتری: قیمت تمامشده تولید در صنعت پوشاک بسیار بالاست و مهمترین مشکل موجود در این صنعت، بحث قاچاق است.
مسایل مربوط به بیمه، مالیات و سایر هزینهها، موجب بالا رفتن قیمت تمامشده پوشاک تولیدی میشود.
در همین حال، متاسفانه برخی بازارها از اجناس بنگلادشی مملو شده که مشمول بیمه و مالیات نمیشوند؛ لذا قیمت پایینی دارند. پوشاک تولید داخل باید با برخی از اجناس ارزان و بیکیفیت رقابت کند.
در عین حال به دلیل پایین آمدن قدرت خرید مردم هم، برخی ترجیح میدهند که کالای ارزان را خریداری کنند.
چه نظری در خصوص امکان سرمایهگذاریهای جدید و همچنین استغالزایی در صنعت پوشاک دارید؟
از نظر کیفیت، توان صادرات وجود دارد، ولی اغلب تولیدکنندگان پوشاک واقعا غیرت به خرج میدهند که در این صنعت ماندهاند. با وجود این هزینهها و گرفتاریها، اگر دوستی بخواهد در این صنعت سرمایهگذاری کند، بنده به وی پیشنهاد میدهم که با توجه به مشکلاتی که وجود دارد، اقدام به خرید ملک یا در جای دیگری سرمایهگذاری کند.
تولیدکنندگان برای تداوم فعالیت و زنده ماندن این صنعت و برند خودشان، ساعتهای طولانی را در طول شبانهروز به کار کردن اختصاص میدهند، اما اگر همین سرمایه را در ملک میبردند، راحتتر بودند؛ بنابراین در شرایطی که تولیدکنندگان این صنعت را زنده نگهداشته و اشتغالزایی کردهاند، دولت هم باید حمایتهای لازم را انجام دهد.
در صورت تداوم این روند، بسیاری از کارگران شاغل در صنعت پوشاک تا سال آینده بیکار خواهند شد.
آیا فرهنگسازی مناسبی در خصوص خرید کالاهای ایرانی صورت گرفته است؟
در موضوع فقر فرهنگی در برند برای همه ما هم پیش آمده که وقتی قصد خرید لباسی را داریم، فروشنده عنوان میکند که ترک و از برندهای مطرح است و متاسفانه با قیمت بالایی هم عرضه میکند و با اینکه فیک بودن آن مشخص است، ولی باز هم برخی ترجیح میدهند که به جای برند ایرانی، آن برند خارجی را خریداری کنند.
تمام اینها در حالی است که مجموعه حاکمیت و دولت برای کالای ایرانی تبلیغ نمیکند تا مردم شور و شوق و تمایل به خرید پوشاک تولید داخل داشته باشند.
با توضیح مختصری در خصوص واردات سالم و قانونی، اشارهای هم به قیمتگذاریهای دستوری در صنعت پوشاک داشته باشید.
بنده هم با این عقاید موافق هستم. بالاخره رقیب خوب در صنعت پوشاک موجب میشود که تولیدکنندگان، اقدام به اصلاح طرحها و کیفیت کالاهای خود کنند، اما متاسفانه کالای قاچاق، تولیدکنندگان را مجبور میکند تا از سر و ته کار بزنند و قیمت را پایین بیاورند تا بتوانند رقابت کنند.
درباره قیمتگذاریهای دستوری هم ما اجازه نداریم که سود محصولات را بیش از ۲۰ درصد در نظر بگیریم، در صورتی که اجاره مغازه از سال گذشته تا امسال ۳۰۰ درصد افزایش یافته است. متاسفانه نظارتی بر افزایش سرسامآور اجارهها وجود ندارد، ولی در حوزه پوشاک هر اتفاقی که بیفتد از تعزیرات و مالیات و… به سراغ ما میآیند.
در مورد طراحی هم اغلب طراحان در خصوص موضوعات ریز به شدت حرفهای و سختگیر هستند؛ یعنی توانمندی و پتانسیل لازم وجود دارد، اما آن فقر فرهنگی اجازه کار را نمیدهد.
در چه شرایطی فعالیت در صنعت پوشاک سودآور خواهد بود؟
نیما عظیمدوست: مسلما وضعیت فعلی صنعت پوشاک خوب نیست و در شرایطی فعالیت در آن میتواند خوب، سودآور و منطقپذیر باشد که وضعیت اقتصادی از ثبات برخوردار باشد و بساط اجناس قاچاق و کالاهای تقلبی برچیده شود.
طبق صحبتهای مطرحشده در انجمن پوشاک، میزان لیبل کالاهای خارجی که در ایران تولید میشود، از تولیدکنندگان آن برند خارجی بیشتر است. برای اولین بار و در سال ۱۴۰۱، در انجمن پوشاک ایران تحقیقی از عادات خرید و مصرف پوشاک تهیه کردیم که این گزارش حاوی آمارهای بسیار جالبی است.
در بازار ایران، بهاندازهای سهم کالای غیر ایرانی زیاد است که تمام برندهای ایرانی با وجود تمام سرمایهگذاریها و هزینههای گزاف، ۸ درصد کل سهم پوشاک ایران را به خود اختصاص میدهند که عدد بسیار کوچکی است.
البته این موضوع به دلیل ضعیف عمل کردن ما نیست، بلکه به این دلیل است که ما با چیزی داریم رقابت میکنیم که عملا رقابتپذیر نیست. در واقع ما در حال رقابت با کالای بنگلادشی و استوک اروپایی هستیم که در بازار با قیمت بسیار پایین و به وفور وجود دارد.
اگر قرار است ما با این قدرت خرید مردم با آنها رقابت کنیم، قاعدتا باید خدماتی ارائه دهیم که آنهم هزینههایی دارد که بازهم موجب کوچک و کوچکتر شدن جامعه هدف میشود.
برای توسعه و پیشرفت این صنعت چه اقدماتی باید انجام شود؟
تاکید میکنم که امروز وضعیت صنعت پوشاک اصلا خوب نیست، اما با وجود برندها و کارآفرینانی که تمایل دارند، این صنعت را رشد و توسعه دهند، اگر حمایت دولتی و مبارزه با قاچاق و کالای فیک اتفاق بیفتد، برندها توان این را دارند که این صنعت را روزبهروز گستردهتر کنند و توسعه دهند؛ چراکه ماشینآلات، توانایی دوخت و کیفیت بالا را در اختیار داریم و میتوانیم حرف زیادی برای گفتن داشته باشیم.
آیا آماری از میزان علاقهمندی افراد جامعه به پوشاک ایرانی و خارجی در اختیار دارید؟
گزارش تحقیقی ما نشان میدهد که ۷۱ درصد مردم به برندهای خارجی و ۲۹ درصد به برندهای ایرانی تمایل پیدا میکنند، ولی از این ۷۱ درصد هم، فقط ۵۱ درصد به اورجینال بودن آنها اهمیت میدهند و ۴۹ درصد به صورت عامدانه، کالای فیک خارجی خریداری میکنند.
گزارش دیگری که راجع به میزان تمایل به خرید دوخت و پارچه کشورها داریم، نشان میدهد که ۵۸ درصد رغبت مشتریان به دوخت ترکیه و ۶۰ درصد تمایل مصرفکنندگان به پارچه ترک بوده است.
خوشبختانه بعد از ترکیه، پوشاک ایرانی قرار دارد که رقم ۱۷ درصدی را به خود اختصاص میدهد و الباقی مربوط به سایر کشورها است.
برندهای ایرانی تا چه اندازه به طراحی پوشاک اهمیت میدهند؟
برندهای معدودی به این موضوع توجه داشتهاند و این برندها به طراحی و مدسازی فکر میکنند. مثلا ما در برند تولیکا، تیم طراحی داریم که تعداد افراد حاضر در این تیم و تخصص آنها و ماشینآلات طراحی، به اندازه یک مجموعه کامل میباشد.
این تیم فکر میکند، خلاقیت به خرج میدهد و طراحی میکند و نتیجه این میشود که در طول سال، برند تولیکا بیش از ۲ هزار مدل رنگ جدید کالا تولید میکند. امروز در طراحی عقب نیستیم و شاید از برخی کشورها جلوتر هم باشیم و اگر هر یک از برندها، صادرات انجام دهند آن سمت مرزها مورد استقبال قرار میگیرد.
چنانچه بتوانیم گلوبال کار کنیم، کالای ما رقابتی است؛ البته مشروط به اینکه موانع تهیه مواد اولیه را نداشته باشیم و بتوانیم جهانی کار کنیم. نکته قابل توجه اینکه، در واردات و صادرات گردشی ایجاد میشود که این گردش، تنها راه نجات این صنعت است.
با وجود تمام مشکلات و چالشهایی که اشاره شد، آیا صنعت پوشاک ایران در بازارهای خارجی موفق به کسب توفیقاتی شده است؟
قاعدتا برندهایی که در حال حاضر مشغول به فعالیت هستند، توان صادرات را دارند، اما نظر بنده این است که با توجه به پتانسیل بالایی که در کشور داریم، باید درصدد توسعه این صنعت برآییم. در حال حاضر برخی از برندها به سایر کشورها صادرات دارند، اما منسجم نیست.
آنقدر درگیر چالشهای داخلی هستیم که زمان، انرژی و فکری باقی نمیماند که بخواهیم به صادرات فکر کنیم. واقعیت این است که پس از صادرات، باید به دنبال دردسرهای بازگرداندن پول خود باشیم و مشکلات فقط داخلی نیست، بلکه چالشهای بینالمللی هم وجود دارد. تحریم بینالمللی و خودتحریمی به صورت همزمان، چالشهای کوچکی نیستند.
اگر برندینگ درست و توسعه خوبی در کشور داشته باشیم و مانع از ورود کالاهای اشتباه شویم، گل اول را زدهایم و بعد از آن میتوانیم امیدوار باشیم که گلهای بعدی را بزنیم. در شرایطی که ما چنین حمایتی را نداریم و باید هزینههای مختلفی را هم پرداخت کنیم، نمیتوانیم با تولیدکنندگان خارجی رقابت کنیم.
با توجه به جمیع مسایل، همینکه دولت جلوی واردات را بگیرد، خودش به مثابه صادرات است. ما یکچیزی به نام قانون داریم و قانونی که در آن تبصره زیاد داشته باشد، منجر به اجرا نمیشود، بلکه اجرای آن سلیقهای میشود.
به عنوان مثال، پیشنهاد دادیم که قانونی برای یکی از اقدامات گذاشته شود؛ جالب اینکه نخست سراغ ما میآیند و خود ما متضرر میشویم.
در صنعت پوشاک کشور هیچ برندی را نمیبینید که به شکل مداوم بتواند خودش را در یک سطح نشان دهد و همه ما بالا و پایینهای بسیار با شکافهای عمیق داریم که دلیل آن هم، جاری شدن سلایق مختلف در حاکمیت و دولت است که دلیل آنهم، نبود یک ساختار مشخص است؛ لذا نمیتوانیم در حالت پایداری، حرکت و فعالیت کنیم و دائما در حال تلاطم هستیم و به جای اینکه به اصل مطلب برسیم، درگیر جلسات متعدد با بخش دولتی و حواشی هستیم.
تقریبا اتفاق نظری درباره چالشهای صنعت پوشاک وجود دارد که بیشتر معطوف بر قاچاق بیرویه و قوانین و دستورالعملهای دست و پاگیر برای تولیدکنندگان است. با توجه به این موضوع، چرا تشکلها و انجمنها اعتراض خاصی نسبت به قوانین نداشتهاند یا با دولت این مسایل را مطرح نکردهاند؟
محمود محمدی: اتفاقا در جهت مطرح کردن این موضوعات، جلسات مختلفی در سالهای گذشته و امسال داشتیم، ولی متاسفانه هیچیک به ثمر نرسیده که دلیل آنهم، متفرق بودن نهادهای تصمیمگیر است که وقتی یک موضوع مشخص را مطرح میکنید، باید چندین نهاد نسبت به آن نظر دهند و عملا وارد حیطه تصمیمگیری نمیشوند.
همانطور که اشاره شد، امروز قاچاق بزرگترین معضل است که گریبان تمام فعالان این عرصه را گرفته است. از طرفی، یکی از بخشهایی که گرفتاری زیادی در آن داریم، عدم رعایت قوانین کپیرایت است و اصلا در ایران چیزی به نام کپیرایت نداریم.
نتیجه هم این شده که شاهد وفور کارهای فیک و تقلبی در بازار ایران هستیم که در وهله نخست، بزرگترین ظلم به مصرفکننده و در وهله دوم، ظلم به برندهای داخلی تولیدکننده است و همیشه از مزیت رقابتی که آنها دارند، برخوردار نیستیم.
چنانچه پوشاک تولید داخل با یک مارک معروف خارجی عرضه شود، امکان عرضه آسانتر و با قیمت بالاتر آن وجود دارد، اما متاسفانه نگاه حاکمیت و نهادهای نظارتی به این موضوع خیلی جدی نیست.
یعنی معتقدید، لیبلی که به نوعی نشاندهنده خارجی بودن لباس باشد، نظر مصرفکننده را جلب میکند؟
بله؛ خیلی کمک میکند و مصرفکننده راحتتر آن کالا را انتخاب میکند تا یک برند ناشناختهای که تازه وارد بازار پوشاک شده است.
از نظر ما، این کار یک عمل کلاهبردارانه و متقلبانه است، زیرا کسی که این اقدام را انجام میدهد، نماینده آن برند خارجی نیست و در واقع اسم دروغین روی کالا نصب و با قیمت بالا عرضه میکند که علاوه بر ظلم به مصرفکننده، موجب به هم ریختن وضعیت بازار میشود.
مراجع نظارتی نمیتوانند در مرحله کنترل کالا، اصل یا تقلبی بودن آن را تشخیص دهند، ولی قانونی به نام شناسه کالا گذاشتهاند و تمام شرکتها را ملزم کردهاند که باید شناسه کالا نصب کنند.
به اعتقاد بنده، برند کالا، بزرگترین شناسه است و صاحبان و مالکان برندها برای جلوگیری از تقلب در بازار، مدعی هستند.
افراد حاضر در این میزگرد، مواردی در خصوص قیمتگذاری دستوری مطرح کردند. نظر شما چیست؟
بحث قیمتگذاری دستوری در صنعت پوشاک، معضلی است که خیلی گرفتار آن هستیم.
در حالی با قیمتگذاری دستوری به شکل اشتباه و غیر کارشناسی مواجهیم که در کشورمان تورم سالانه ۴۵ درصدی وجود دارد و در صنعتی که یکسال خواب سرمایه دارد، باید کالای خود را با ۲۰ درصد سود خردهفروشی عرضه کنیم که قطعا هیچ تولیدکننده و هیچ برندی نمیتواند این قانون را رعایت کند.
البته ما مجبوریم به این قانون تن دهیم یا به مراجع نظارتکننده، دروغ بگوییم و حتی خود ناظران هم قبول دارند که این قانون، قابل اجرا نیست. بهطور کلی در کشورمان قانونی در جهت حمایت از برندهای داخلی نداریم؛ لذا بزرگترین خدمت مسئولان در سطح سیاستگذاری به این صنعت و سایر صنایع، تهیه و تصویب قوانینی در جهت حمایت از برندهای داخلی و ایرانی است.
حضور ایران در بازارهای جهانی با برندهای تولید داخل شکل میگیرد و ما هر چقدر هم تولید کنیم، ولی اسم خارجی روی آن بگذاریم، در خارج کشور مشخص نمیشود که یک برند ایرانی در آنجا فعالیت دارد.
وقتی برند، ایرانی باشد، حتی میتوانیم آن را در کشورهای دیگر هم تولید کنیم؛ بهمانند کاری که بسیاری از کشورهای بزرگ دنیا انجام میدهند. البته این موضوع اولویت امروز ما نیست، زیرا در کشورمان، ظرفیت خالی بسیاری وجود دارد.
بحث طراحی در صنعت پوشاک تا چه اندازه اهمیت دارد؟
طراحی پوشاک را باید به اجزای مختلف تقسیم کنیم. یک طراحی مواد اولیه وجود دارد که شامل پارچه میشود و از آنجا که کفش را هم جزو پوشاک میدانیم، پس چرم هم از نظر مواد اولیه بحث طراحی را دارد.
اکسسوری هم طراحی جداگانه دارد و تلفیق اینها در نتیجه انتخاب نوع الگو و نوع دوختی که به کار گرفته میشود، خود نیازمند یک طراح جداگانه است؛ یعنی در واقع سه تیم طراحی کنار هم قرار میگیرند تا یک کالا را طراحی کنند و اینگونه نیست که یک نفر، صفر تا صد کار را انجام دهد.
در گروههای مختلف لباس بچهگانه، زنانه و مردانه سه تیم طراحی داریم که هر کدام از این تیمها به صورت تخصصی کار میکنند و طبیعتا هر کدام باید تجربه لازم را داشته و بهروز باشند.
یکی از معضلات فعالان این صنعت، بحث تامین و تهیه مواد اولیه است. در این زمینه چه نظری دارید؟
ما برند پوشاک هستیم و هیچکدام مواد اولیه تولید نمیکنیم. متاسفانه بخشی از مواد اولیهای که در داخل تولید میشود، کیفیت خوبی ندارند و بعضی از مواقع مجبور به واردات مواد اولیه خارجی میشویم.
علاوه بر این، تنوع مواد اولیه در ایران کم است؛ یعنی برخی از پارچهها اصلا در ایران تولید نمیشوند و اگر بخواهیم طرح و مدلی را در ایران انتخاب و تولید کنیم، ابتدا باید با یک کارخانه تولیدکننده پارچه مذاکره کنیم و طرح را در اختیار آنها قرار دهیم و آن کارخانه چندین بار آزمونوخطا انجام دهد تا به نتیجه برسد که این کار پروسه بسیار زمانبری است و شاید فرصت عرضه کالا از ما گرفته شود.
در حالی که یک برند میتواند مواد اولیه خود را در سریعترین زمان از بازارهای بینالمللی، تهیه و محصول را تولید و عرضه کند؛ بنابراین ممنوع کردن واردات مواد اولیه منطقی نیست؛ البته فعلا واردات مواد اولیه ممنوع نیست و با شرایط خاصی انجام میشود، ولی باید برای برندهای داخلی تسهیل شود.
کارخانههای تولید مواد اولیه به دلیل محدودیتی که در دستگاهها دارند، پارچههای مشابه را در اختیار تولیدکنندگان پوشاک قرار میدهند و این باعث میشود که بازار برندهای داخلی تنوع لازم را نداشته باشد.
این در حالی است که چنانچه برندها مواد اولیه مورد نیاز خود را از بازارهای گستردهتری تهیه کنند، رقابت سالمتری را در بازار خواهند داشت و تولیدکنندگان امکان ارائه کلکسیونهای متنوعی را پیدا میکنند.
از آنجایی که نمیتوانیم تنوع ایجاد کنیم، مصرفکنندگان نیاز خود را از بازارهای حاشیهای و قاچاق تامین میکنند.
یکی دیگر از چالشهای فعالان صنایع و به ویژه صنعت پوشاک، عدم ثبات قیمت ارز است. این مساله چه مشکلاتی را به وجود میآورد؟
مشکلی که ما در صنعت پوشاک و البته بسیاری از صنایع داریم، سرکوب قیمت ارز توسط دولت است. زمانی که این اتفاق در جامعه میافتد، دولت یکسال ارز را به صورت مصنوعی کنترل میکند، اما در ابتدای سال میزان دستمزد را ۴۰ تا ۵۰ درصد افزایش میدهد که موجب افزایش هزینههای تولیدکنندگان و قیمت تمامشده میشود.
در چنین شرایطی کالای ایرانی نمیتواند با کالای خارجی رقابت کند؛ بنابراین اگر قرار است قیمت ارز ثابت بماند، نرخ دستمزد هم نباید افزایش یابد و چنانچه ارز گران شود، به تبع آن باید دستمزد هم بالا برود، ولی متاسفانه در کشور ما دولت در این قضیه دخالت میکند و باعث عدم امکان رقابت توسط تولیدکننده میشود.
در مقاطعی که ارز به شکل ناگهانی گران میشود، کالاهای ایرانی توجیه اقتصادی و حتی میزان صادرات رشد میکند. وقتی دولت، مدتی نرخ ارز را سرکوب میکند، تولیدکننده ایرانی نمیتواند کالای اقتصادی تولید کند. مصرفکننده ایرانی قدرت خرید کالای ایرانی را دارد، البته اگر قیمت ارز، آزاد باشد.
در واقع زمانی که دولت نرخ ارز را سرکوب میکند، هیچ تولیدکنندهای نمیتواند رقابت کند و آن وقت باید سیاست تعرفههای گمرکی پیش بیاید که آن هم باعث گسترش قاچاق میشود.
چه نظری در خصوص موانع مربوط به صادرات پوشاک دارید؟
به اعتقاد بنده، در مرحله اول باید برندهای داخلی و تولیدکنندگان، قدرت تامین نیاز بازار داخل و سرمایه مازادی برای سرمایهگذاری خارجی داشته باشند. مساله دوم؛ مربوط به سیاستهای کلان کشورمان بازمیگردد.
متاسفانه توان همکاری با کشورهای دیگر را نداریم تا صادرات کالا را انجام دهیم. در اثر عملکرد و سیاستهای نهادهای مسئول که مثلا به یکباره رابطه با یک کشور قطع یا تیره میشود، موجودیت ما را به خطر میاندازد، از همین رو نمیتوانیم ریسک کنیم و وارد بحث صادرات شویم؛ مگر صادرات مقطعی و محمولهای.
زمانی صادرات به درستی، انجام و محقق میشود که سیاستهای کلان در رفتار با کشورهای مقصد صادراتی، تعریف درستی داشته باشد.
آیا حمایت از برندهای داخلی به درستی صورت میگیرد؟
فقدان قانون در جهت حمایت از برندهای داخلی کاملا مشهود است. در واقع یکی از سرمایههای اصلی برندها، به غیر از امکانات تولید و سرمایهگذاریهای تولید، نام تجاری آنها است.
متاسفانه در ایران، قانونی در جهت حمایت از این برندها نداریم و حمایت چنین قانونی باید از ساماندهی به بازار عرضه آغاز شود؛ یعنی بازار عرضه بهگونهای ساماندهی شود که از حضور کالاهای تقلبی، فیک و قاچاق جلوگیری گردد.
یکی دیگر از مشکلات صنعت پوشاک در ایران، صدور پروانههای کسب بدون توجه به نام تجاری است که به راحتی اتحادیهها میتوانند اقدام به صدور پروانه کسب کنند و افراد دارای این مجوز، میتوانند هر نوع کالایی را ارائه دهند.
باید صدور پروانه کسب، ساماندهی شود و اگر این اتفاق رخ دهد، به صورت ناخودآگاه جلوی قاچاق هم گرفته خواهد شد. این یکی از پیشنهاداتی است که ما در انجمن هم به مراجع ذیربط ارائه دادهایم و امیدواریم با کمک رسانهها، شاهد اتفاقات خوبی باشیم.
کوچک شدن زنجیره تامین، قاچاق و قیمتگذاری دستوری چه معضلاتی را در پی دارد؟
اسد رهبری: نساجی و پوشاک از اشتغالزاترین صنایع کشور هستند و زنجیره تامین، تولید، پخش و عرضه آن میتواند اشتغالزایی بالایی داشته باشد؛ البته مشروط به اینکه توانایی رقابت وجود داشته باشد.
در حالی که در زنجیره تامین نمیتوانیم همهچیز را خودمان تامین کنیم، دولت هم با وضع قوانین جلوی واردات را میگیرد که این موضوع خود به خود موجب تضعیف تولید شده است.
وقتی زنجیره تامین مواد اولیه کوچک میشود، دیگر رقابت در تنوع و کیفیت به وجود نمیآید، در صورتی که وجود رقبا موجب موفقیت صنایع و از جمله صنعت پوشاک میشود.
در واقع اگر رقابت سالم وجود نداشته باشد، نمیتوانیم به کیفیت لازم دست پیدا کنیم. اینکه راهها را ببندیم تا بتوانیم در داخل کشور تولید کنیم، کارگشا نیست و باید قوانین اصلاح شود.
علاوه بر این، قاچاق و قیمتگذاری دستوری مانع از برندسازی شده و دلیل اینکه برندهای خارجی، بازار را گرفتهاند این است که تولیدکنندگان و عرضهکنندگان نتوانستند برندینگ خود را طبق استانداردها انجام دهند یا اینکه تعداد بسیار کمی موفق به برندینگ شدهاند.
اصلا دلیل اینکه مردم ما، جنس خارجی را بهتر از کالای ایرانی میدانند، تعداد کم برندهای ایرانی است و اگر این رقابت را به خوبی ایجاد کرده بودیم، تعداد برندهای ایرانی بیشتر میشد و تولیدکنندگان داخلی میتوانستند سهم بزرگی از بازار را داشته باشند.
نتیجه این بود که عادت مصرفکنندگان به سمت خرید پوشاک داخلی تغییر میکرد و دیگر نیازی نبود که لیبل خارجی را بر کالای داخلی بچسبانیم و میتوانستیم با افتخار کالا تولید کنیم و به فروش برسانیم.
مردم با خرید پوشاک، در واقع روحیه شاد و نشاط خود را نشان میدهند و در حالی که روحیه خوبی ندارند، میزان خریدها هم کمتر شده و هر چه در جامعه، نشاط بیشتری تزریق شود، مطمئنا چرخ صنعت پوشاک هم راحتتر میچرخد. این نشاط زمانی به وجود میآید که مردم قدرت خرید داشته باشند و قاعدتا با وجود تورم و قیمتهای کنترل نشده، قدرت خرید مردم هم پایین آمده است.
به منظور ترغیب مصرفکنندگان به استفاده از کالای داخلی چه اقداماتی باید انجام شود؟
در بحث ترغیب مصرفکننده به کالای ایرانی، یکی از مهمترین ارکان این است که ما فقط کالای باکیفیت تولید کنیم، چراکه در بدترین زمان بازار، مصرفکننده کالای باکیفیت را با هر قیمتی خریداری میکند.
اگر همه تولیدکنندگان رعایت کنترل کیفیت داشته باشند، مطمئنا کالای ایرانی با کیفیت میتواند بازار خودش را داشته باشد.
تا چند سال پیش که کالاهای چینی، بازار ما را بهطور کامل نگرفته بودند، مردم بعد از کالای اروپایی، محصول ایرانی خریداری میکردند و پس از آن سراغ لباسهای چینی میرفتند. هماکنون به حدی کیفیت کالای اولیه پایین است که شاید مردم کالای چینی را هم به کالای ایرانی ترجیح میدهند.
در واقع مشکل در تولید نیست، بلکه در نبودن آن چیزی است که باید به خوبی تولید شود؛ بنابراین باید سیاستهای کلی کشورمان تغییر کند تا به واسطه وجود مواد اولیه مرغوب، بتوانیم کالای کیفی تولید کنیم.
دولت چه نقشی در حمایت از صنعت پوشاک داشته است؟
ما از نظر بانکی در رابطه با ارائه تسهیلات و به لحاظ حمایتهای صادراتی یا پشتیبانی در خارج از کشور شاهد حمایتی از سوی دولت نبوده و نیستیم.
یکی از معضلاتی که در چند سال اخیر با اعمال تحریمها با آن مواجه بودیم، تعطیلی تعدادی از کارخانههای تولید پوشاک بود، بر همین اساس دیگر کمتر کسی تمایل به سرمایهگذاری در این صنعت و احداث کارخانه دارد و اگر حمایت از طرف حاکمیت وجود نداشته نباشد، این معضل همچنان ادامه خواهد یافت.
عملکرد فعالان صنعت پوشاک را چطور ارزیابی میکنید؟
احسان خاصه تراش: درباره صنعتی صحبت میکنیم که از زمان تولد تا موعد مرگ مورد استفاده قرار میگیرد و صنعت پوشاک، صنعت جامع و کاملی است که مورد نیاز تمام افراد جامعه است.
در واقع این صنعت مورد نیاز تمام خانوارها است و اساسی بودن آن را نمیتوان انکار کرد. خوشبختانه افراد بسیار قوی در این صنعت داریم که عملکرد بسیار خوبی دارند.
در خصوص فرهنگسازی در این صنعت چه اقداماتی باید صورت گیرد؟
متاسفانه ما دچار یک تناقض شدهایم و خیلی چراها داریم؛ مانند اینکه چرا قوانین رعایت نمیشود و سپس به ما بازمیگردد که چرا فرهنگسازی نمیکنیم، ولی واقعیت این است که اصلا فرهنگسازی کار ما نیست.
سوال ما این است که چرا سازمان زیباسازی شهرداری، کمکی به صنعت پوشاک نمیکند و چرا سازمان تعزیرات، فکری به حال این صنعت نمیکند؟
به اعتقاد بنده، اگر صنعت پوشاک توسعه و رشد پیدا نکند، دیگر افراد سرمایههای خود را به این صنعت نمیآورند و به سمت سرمایهگذاری در سایر صنایع میروند. همچنین معتقدم که اگر قرار است برای پوشاک ایرانی، مد و طراحی لباس فکری شود، این موضوع باید از بالا شکل بگیرد.
چه نظری در خصوص پلمپ برخی از فروشگاههای پوشاک دارید؟
بحث کلی ما، امنیت و حمایت است که در وهله اول باید آن را در داخل ببینیم و لمس کنیم و همین موضوع که در زمان فعالیت یک فروشگاه برای آن اخطاریه پلمپ نیاید، گام بزرگی است.
گاهی اوقات بدون هیچ دلیلی شاهد پلمپ فروشگاههای برخی از برندها هستیم که ما را درگیر مسایل بسیاری میکند، از همینرو باید در ابتدا حمایت داخلی را مشاهده و لمس کنیم تا فرصت برای صادرات فراهم شود.
انجمن پوشاک ایران به منظور توجه بیشتر به برندهای داخلی چه اقداماتی انجام داده است؟
ما در انجمن پوشاک پیگیر دغدغه ها و مسایل تولیدکنندگان و عرضهکنندگان هستیم. به عنوان مثال، در پیگیریهای انجامشده، سازمان امور مالیاتی به ما گفته که باید به اندازه بدهی تولیدکنندگان، حسابهای آنها مسدود شود، ولی متاسفانه با یک کلیک کل، حسابهای فرد مسدود میشود.
ما با وزارت صمت و وزارت ارشاد هم مباحث و موضوعات را جلو بردهایم، اما هنوز به هدف اصلی نرسیدهایم و با پیگیریها، امیدواریم که شاهد اتفاقات خوبی باشیم.
همچنین از مهمترین اقدامات این انجمن میتوان به ایجاد سایت رسمی مرجع پوشاک کشور به نشانی teepset.ir جهت ارائه معرفی برندهای پوشاک کشور و خدمات قابل ارائه آنها و همچنین انجام تحقیقات بازار “عادت خرید و مصرف پوشاک” جهت ارائه مطالب علمی برای کمک به مدیران جهت تصمیمگیری برای رشد و توسعه برند خود، ایجاد کمپینهای تبلیغاتی مشترک در انجمن پوشاک ایران به منظور در کنار هم دیده شدن برندهای معتبر ایرانی اشاره کرد که به صورت متداوم در حال انجام است.
برگرفته از ماهنامه شماره ۸۸ دنیای سرمایه گذاری
پایگاه خبری دنیای سرمایه گذاری آنلاین